زلزله مسکن، مکانیزم ماشه و کی کیو؟

در اقتصاد مسکن طی چند دهه اخیر به تدریج در مقابل اعتراض به افرادی که از طریق سوداگری و استفاده از رانت و معافیت مالیاتی در بخش مسکن صاحب ثروت هنگفت شده اند حق جدیدی مبنی بر مستحق بودگی کسب افتخار از طریق فرهنگ سازی که «پولداری دزدی نیست بلکه سواد مالی است» ایجاد شده است به طوریکه انبوه سازانی خود را مستحق قدردانی و پاداش بابت ایجاد سرپناه برای مردم می دانند.

افرادی که با نادیده گرفتن نقش رانت و تسهیلات حکومتی در قانون زدایی، داشتن سواد مالی را تنها شرط کافی برای رسیدن موفقیت مالی اشان می بینند و در مقابل افرادی که از بی عدالتی در اقتصاد مسکن به خشم آمده اند خواهان حداقل انتشار تحقیقاتی مستقل از نحوه سوء استفاده از این به اصطلاح سواد مالی سوداگرایانه در بخش اقتصاد مسکن هستند.

در دنیای اطراف ما هرکدام از ما انسان ها یک سوژه ای هستیم که بنا به اقتضای طبیعی امان در فقدان قانون محدود کننده دولتی که با دور اندیشی نفع طرفین را مدنظر قرار دهد، دائما به فکر تسلط بر ابژه دیگری قرار داریم در حالیکه دقیقا در نقطه مقابل ما نیز برای دیگری ابژه ای برای تحت تسلط قرار گرفته شدن هستیم.

در این روز ها ما شاهد بحث مکانیزم ماشه و نوع دیگری از تقابل از برخورد بین دو حق نیز هستیم یکی حق داشتن هسته ای و دیگری صدایی که خود را محق برای تحریم و جلوگیری دست یابی  طرف دیگر به هسته ای می داند.

فارغ از جزئیات تاریخی این موضوع تنها با مقایسه تمامی برخوردهای حقوق دوگانه متضاد هم در تاریخ می توان برداشت کرد که جدا از نحوه داستان سرایی  اول شخص هر کدام از طرفین مدعی، در نهایت در برخورد بین دو حق ، این زور قدرت است که  تصمیم میگیرد همانطور که با قانون زدایی های سه دهه اخیر در اقتصاد نولیبرالی جهان در نهایت این قدرت بازار آزاد بود که تصمیم گرفت در زلزله مسکن کی کیو تحت استثمار خود در آورد.

از ابتدای فعالیت سازه 808 در سال 1386 تا پیش از ورود به دوران کرونا، سال‌ها یکی از فعالیت‌‌های تخصصی ام در 808، فعالیت در زمینه بهسازی و مقاوم سازی سازه‌ها در برابر زلزله بود تا در حداقل حوزه کار تخصصی خودم سعیم را برای آمادگی و ایمن سازی در درون جامعه برای این موضوع دنبال کرده باشم.

سال های دانشجویی اکثر وقت خود را صرف تحقیق در زمینه اقتصادی کردن سیمان درون بتن کردم (سهم 0.5٪ از هزینه کل مسکن) و همچنین از زمان چاپ کتاب طراحی سازه های فولادی در تلاش برای اقتصادی کردن مصرف فولاد در سازه بودم (سهم 3٪ از هزینه کل مسکن) اما از بعد از بحران های 2008 و بحران پسا کرونا 2020 متوجه شدم که سهم اصلی اقتصاد نه در سیمان و نه در فولاد بلکه در زمین زیر پای ما انسان ها نهفته است. (سهم 81٪ از هزینه کل مسکن)

امروز در مقابل شنیدن فریاد تغییر زمانه این زمین لرزه بزرگ شکاف طبقاتی لازم دیدم در کتاب «زلزله مسکن» به نوعی به روش‌‌های بهسازی و مقاوم سازی لرزه‌‌‌ای سازه اقتصاد مسکن ترک خورده موجود بپردازم. سازه‌‌‌ای که در تمام اقتصادهای سرمایه داری جهان همزمان با اثرات ناشی از اصابت موشک های جنگ های داخلی و خارجی در آستانه فروپاشی و سلب مالکیت است.

از ابتدای سال 1399 همزمان با ورود کرونا و موج جدید اوج گیری رقم مسکن، مساله اقتصاد مسکن به اولویت اصلی کار تحقیقاتی ام در 808 تبدیل شد. اتفاقات سال 1401 باعث شد مسیر کاری ام را به طور کامل به موضوعاتی غیر از آنچه پیش از آن در 808 فعالیت داشته ام تخصیص دهم. با مشاهده حجم پیچیدگی ها و چند رشته ای بودن موضوع اقتصاد مسکن و همچنین نبود متخصصان بی طرف داخلی تصمیم گرفتم مسیر کاری آینده ام را به تحقیق مفصل در مورد چرایی این تغییر پارادایم تاریخی اختصاص دهم.

امروز در برابر زلزله شکاف طبقاتی حاصل از نابرابری‌‌های انسانی پیش رو لازم است تا با قرارداد اجتماعی جدید سعی در کاهش شکاف طبقاتی موجود در جامعه کنیم تا با خودآگاهی تاریخی امان به دنیای امروزی اطرافمان و به واقعیت روی زمین بنگریم. و همچنین به دور از صرفا حرافی های غیرکارشناسانه و بی اساس بلکه با تحقیقاتی مستقل ابتدا سعی در ریشه شناسی تاریخی مشکل کنیم تا سپس با همکاری هم در شبکه اجتماعی مهندسان صنعت ساختمان به دنبال تغییر وضع موجود باشیم.

دانلود رایگان کتاب »زلزله مسکن» دست های آلوده شهری

لینک دانلود PDF